امین نبی اللهی
یک مصاحبه در سال 91
امشب خیلی انفاقی یکی از مصاحبه هایم در سال 91 را در اینترنت دیدم. دیدم بد نیست اینجا هم آدرس لینکش را بگذارم که البنه نشد ؛برای خودم که خیلی تجدید خاطره بود امیدوارم به مذاق شما هم خوش آید.
این مصاحبه در سایت زیر موجود می باشد.
www.vazeh.com
سپاس از شما و صاحبین قلم.
------------
گفتگو با محمد امين نبي اللهي مجري جوان و موفق عرصه تلويزيون مجري عنصر اصلي نيست، بخشي از برنامه است
واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: گفتگو با محمد امين نبي اللهي مجري جوان و موفق عرصه تلويزيون مجري عنصر اصلي نيست، بخشي از برنامه است
ناهيد جعفرپور كامي
اشاره:
امين نبي اللهي يكي از چهره هاي نام آشناي برنامه هاي تلويزيون و همچنين يكي از مجريان جوان، موفق و خوش اخلاق شبكه اول سيماست. آن قدر خوب برنامه هايش را اجرا مي كند كه چشمان همه را به سمت خودش و برنامه هايش جذب مي كند. احترام به ديگران و حتي كوچكتر از خود را هيچ گاه از ياد نمي برد و قاضي بسيار خوبي در كارهاست. در آغاز راهي است كه خيلي از مجريان خوبمان رفتند و ماندگار شدند. اين مجري محبوب با اجرا در برنامه «مردان آهنين» به شهرت رسيد. در حال حاضر يكي از بهترين برنامه هاي تلويزيوني شبكه اول را روي آنتن دارد كه مانند بقيه آثارش با استقبال خوبي روبه رو شده است. با اين هنرمند عزيز و خوش اخلاق تلويزيون به گفتگو نشستيم و خيلي با ادب و مهرباني به سئوال هايمان جواب داد كه خواندنش خالي از لطف نيست؛
از چگونگي شروع فعاليت تان و اينكه چطور به فكر اجرا افتاديد، خلاصه اي برايمان بفرماييد.
در سال 1386 براي اولين بار با يك برنامه گزارشي به نام صفحه 2 از شبكه 2 كه اتفاقات فرهنگي هنري را پوشش مي داد، كارم را شروع كردم. در واقع چون هنر خوانده بودم علاقه مند به اجراي اين برنامه بودم زيرا مي توانستم به راحتي از پس گفتگو با هنرمندان و افراد فرهنگي بر بيايم. تهيه كننده آن برنامه آقاي مروي بودند و من از آن موقع تا حالا اجرا مي كنم.
چند سال داريد و كجا متولد شديد؟
متولد اهوازم و 33 سالم است.
در چه زمينه اي تحصيل كرديد؟
تئاتر.
در اين چند سالي كه در تلويزيون اجرا داشتيد و داريد كار مي كنيد، تا به حال موفق
بوده ايد؟
از ديد خودم بله، ولي بستگي دارد كه موفقيت را چه چيزي تعريف كنيم. من به شخصه موفقيت را به مشهور بودن و معروف بودن نمي بينم. موفقيت را در درست انجام دادن كارم و زحمتي كه پاي موفقيتم كشيدم، مي بينم. احساس مي كنم موفق بودم، چون به چيزهايي كه فكر مي كردم، رسيدم. توانسته ام بخشي از دانش تئوري خودم را به عمل درآورم. بايد يادمان باشد كه بين عمل و تئوري خيلي راه است و بايد آرام آرام گام برداري تا به هدفت برسي. خوشحالم از كارهايي كه تا به حال انجام
داده ام. از عملكردم هم خدا را شكر، راضي ام.
چه طور براي اجرا در برنامه حرف حساب پذيرفته شديد؟
تهيه كننده برنامه، خانم سلطانيان با من تماس گرفتند و پيشنهاد اين برنامه را به من دادند و من هم چون قبلاً با خانم سلطانيان در گروه اجتماعي كار كرده بودم، پذيرفتم.
ميهمانان برنامه حرف حساب را چگونه انتخاب مي كنيد؟
دقيقا نمي دانم. در برنامه اعلام مي كنيم اگر خانواده هايي را مي شناسيد به ما اطلاع بدهيد كه ما دعوتشان كنيم. سعي مي كنم در اين جور موارد هم دخالت نكنم.
به ميهمانان خودتان آموزش نمي دهيد كه روي آنتن چه طور حرف بزنند و يا چه چيزهايي بگويند؟
نه. من نديدم. شايد به ميهمانان برنامه بگويم موضوع اين است و بهتر است در چارچوب همين موضوع صحبت كنيم.
فكر مي كنيد برنامه حرف حساب چه قدر مخاطب داشته باشد؟
فكر مي كنم خوب است. چون روز دوم اجرايم حدود 10 هزار پيامك داشتيم و روزهاي بعد هم همين طور. اميدوارم اين روند همين طور ادامه پيدا كند.
شما در راديو هم فعاليت داريد؟ در كدام برنامه ها؟
كارم را در راديو جوان شروع كردم كه نويسنده بودم و بعد هم سردبير پارازيت در راديو جوان شدم. اولين كار گويندگي ام را با صداي آشنا اجرا كردم و در ابتدا آيتم هاي نمايشي براي راديو اجرا مي كردم. گوينده صداي شهر در راديو تهران هم بودم. اجرا در راديو مهر هم داشتم. در كل، راديو را خيلي دوست دارم.
تفاوت اجرا در راديو و تلويزيون از نگاه شما چيست؟
تفاوت عمده در اين دو، صدا و تصوير است. منتها يك فرق اساسي كه وجود دارد، اين است كه تصور و تصوير ذهني گوينده راديو بايد قوي تر باشد. شنونده راديو بر اساس شخصيتش تصويرسازي
مي كند ولي مخاطب تلويزيون احتياج به تصويرسازي ندارد زيرا تصوير را مي بيند. با صدا مي تواني آن حس را در شنونده ايجاد كني، اما در تلويزيون نه. كار گوينده راديو كمي سخت تر به نظر مي رسد. تلويزيون، استرس بيشتري دارد. بايد آن مهارت را داشته باشي تا بتواني بيننده را مجاب كني. خيلي از مجريان خوب تلويزيون توانايي اجراي راديويي را ندارند، حتي اگر سفارش شده باشند. در راديو گوينده بايد بتواند كليت تصور ذهني خودش را تنها با كلام به مخاطبش منتقل كند.
روزهاي اول از اجراي خودتان راضي بوديد؟
نه، اصلاً. فكر مي كنم خيلي افتضاح بود. اما الآن بهتر خودم را قبول مي كنم. اجرا در برنامه
قوي ترين مردان، يك برنامه توليدي بود، مي توانستم داد بزنم، راه بروم. اوايل خيلي برايم سخت بود، ولي قابل قبول بود. اما برنامه حرف حساب، كلي با برنامه هاي ديگرم فرق دارد. تا يادم نرفته بگويم كه يك قاضي سختگيري در قبال خودم و ديگران هستم. براي من مهم اين نيست كه فقط جذابيت خودم را در نظر بگيرم؛ زيرا مفهوم كلي برنامه در درجه اول اهميت است. ادب خيلي برايم مهم است و هميشه سعي مي كنم تا موقعي كه با مجري ديگري داريم برنامه را اجرا مي كنيم، فضا را براي او باز بگذارم و سعي
نمي كنم با زياد حرف زدن، او را كمرنگ تر كنم. ولي اگر خودم برنامه اي را اجرا كنم قضيه فرق مي كند. در كل، اجرا را شكلي از نمايش مي دانم.
اجراي دو نفره هم تا به حال داشته ايد؟ در چه برنامه هايي بوده است؟
صبح بخير ايران با آقايان ساسان گلستانه و احمد توكلي. در برنامه جواني كه از شبكه جام جم هم پخش شد با خانم اميني فر و در برنامه اينجا ايران است با آقاي ميلاد شيران اجراي برنامه داشتم.
مجري اي هست كه از او الگو بگيريد؟
بله. ولي درست نيست كه سعي كنيم مثل كسي باشيم. بعضي وقتها كه برنامه ها را مي بينم با مجريان تازه كار، احساس مي كنم تجربه هايي دارند كه آدم نمي تواند از آنها بگذرد. كسي پيدا نمي شود كه به حد نهايت برسد. من به شخصه در هيچ كاري نديدم كسي پايان داشته باشد. بعضي ها هنوز ابتداي راه هستند و تا انتها، تا اينكه واقعاً بتوانند يك هنرمند موفق باشند خيلي راه ها را بايد بروند. براي من كسب دانش در هر زمينه اي جالب است.
اگر بعد از چند سال از شما بخواهند در برنامه اي اجرا نداشته باشيد چه حسي پيدا مي كنيد؟
اصلاً برام اهميتي ندارد. يك زمان شايد ولي حالا ديگر نه. شايد ناراحت بشوم و بپرسم چرا؟ چون كار اصلي من اجراست و بسيار آدم جدي اي در كار خود هستم، ولي كارهاي ديگر هم در اين رشته بلدم. پول درآوردن دغدغه اصلي من است چون همه ما كار مي كنيم كه خرج زندگيمان را بدهيم.
در نقشه هاي ذهني تان حتماً نقطه هايي داريد كه اگر به آنجا برسيد اوج زندگي تان است. آن نقطه ها كجاست؟
به نظر من همه چي اوج است. دوست داشتم هميشه نويسندگي را ادامه بدهم و يك رمان از من چاپ بشود. اين مسئله خيلي خوشحالم مي كند.
شخص خاصي بوده كه دوست داشتيد به برنامه بيايد اما نشد؟ يا كساني بوده اند كه دعوت شما را نپذيرند؟
نه. من شخص خاصي را معرفي نكردم، دعوت هم نمي كنم. شايد كسي بوده كه دوست نداشته بيايد، اما اكثراً سعي مي كنند به اين برنامه بيايند تا در رابطه با اينكه چه كارهايي انجام داده اند صحبت كنند و مردم هم بيشتر با آنها آشنا شوند و يه جورايي هم براي كارشان تبليغات مي شود.
اجرا در برنامه حرف حساب برايتان مشكل تر است يا در برنامه قوي ترين مردان؟
قوي ترين مردان (مردان آهنين) مشكل تر بوده. من آدمي هستم كه بايد بنشينم و آرام آرام كارهايم را انجام بدهم.
به نظر شما در حال حاضر مجرياني داريم كه بتوانند برنامه را خوب اداره كنند؟
من به شخصه به نوع برنامه سازي، نوع نگاه، رنگ و دكور اعتقاد دارم. مجري عنصر اصلي برنامه نيست، بخشي از برنامه است. برنامه اي كه متن نداشته باشد، خوب تنظيم نشده باشد، نورپردازي اش خوب نباشد، مخاطب، آن را نمي پسندد. براي اينكه اين قدر برنامه هاي تلويزيون و ذهن مردم پيشرفت كرده كه كيفيت تصوير خوب را از بد مي فهمند. كسي كه دارد اجرا مي كند، بايد حد نصاب را داشته باشد كه چه طور با دوربين برخورد كند. سازمان به تازگي كلاسي گذاشته كه همه مجريان بايد
دوره هايي را بگذرانند.
پوشش چه قدر براي يك مجري مي تواند مهم باشد؟
مسلماً مهم است، آن هم براي يك مجري. خيلي لباس هاي عجيب و غريب نمي پوشم، چون
نمي توانم يك شكل ديگري باشم.
بزرگترين آرزويتان.
اميدوارم همه در سلامتي كامل به سر ببرند، چون هيچ چيز بهتر از سلامتي نيست.
دوشنبه|ا|16|ا|بهمن|ا|1391
فلسفه چیست؟
فلسفه چسیت؟
@shahreevar
فلسفه بررسی جامع و اساسی در ماهیتِ واقعیت، وجود،دانش،ارزشها، علل ،ذهن و زبان است .گفته میشود واژه فلسفه در یونان باستان توسط” فیثاغورث“ ابداع شد که به معنی” دوست دار دانش“ است . فلسفه زیر مجموعه های زیادی دارد.فلسفه بعنوان یک روش،از مسایلی چون پرسمان و نقد تمیز داده میشود (هرچند حاوی عناصری از هردو است)و بر استدلال منطقی استوار است.بعنوان یک اسم واژه ”فلسفه“به همه علوم قابل ارجاع است.از لحاظ تاریخی این دانش به فلسفه طبیعی،فلسفه اخلاقی و فلسفه متافیزیک تقسیم بندی میشود.سر فصلهای فلسفه شامل معرفت شناسی، منطق، متافیزیک، اخلاق و زیبایی شناسی است.
@shahreevar
معرفت شناسی -------------------
معرفت شناسی با طبیعت و گستره دانش قرابت دارد. مانند رابطه میان حقیقت،باورها،ادراک و فرضیه توجیه. ”شک گرایی فلسفی“ با طرح عدم قطعیت امکان توجیه هر حقیقتی را پدید آورد. ” دور باطل “یک مساله بنیادی در معرفت شناسی است و هنگامی رخ میدهد که بخواهیم حکمی را ثابت کنیم.هر برهانی که برای اثبات به کار ببریم خودش نیاز به اثبات توسط برهان دیگر دارد و زنجیره ایی از برهان ها بوجود می آید .در چنین موقعیتی با سه وضعیت مواجه میشویم که به ”سه گانه مونشهازن“ مشهور است. اولین گزینه عنوان میکند که زنجیره دلایل اثبات یک گزاره ممکن است تا بینهایت طولانی شود.مورد بعدی ”مبناگرایی“ است که زنجیره توجیهات را وابسته به باورهای اساسی و بدیهیات غیر قابل اثبات میکند و گزینه آخر توجیهات یک گذاره را در یک زنجیره بسته مدور ترسیم میکند.از نحله های دیگر مطرح در معرفت شناسی باید به خرد گرایی اشاره کرد که استدلال عقلانی را منبع علم و یا معرفت به صدق میداند اما نقطه مقابلی هم هست.تجربه گرایی شناخت انسان را متکی به حواس او میداند.طرفداران این دو دیدگاه چالشهای فراوانی در تبیین نظرات خود داشتند.از خرد گرایان بنام میتوان به دکارت و از تجربه گرایان جان لاک را نام برد بعدها امانوئل کانت هر دو نظریه را راهگشای حصول معرفت دانست.
@shahreevar
منطق--------------------------------
منطق روشی است برای درست فکر کردن. در منطق از دو نوع استدلال استنتاجی و استقرایی استفاده میشود.استنتاج شکلی از استدلال است که وقتی ما بین فرضیه ونتیجه استلزام یانتیجه منطقی برقرار میشود رخ میدهد.یکی از عمومی ترین اشکال استنتاج استدلال استثنایی است .این استنتاج به این صورت است که اگر گزاره صحیحی داشته باشیم و گزاره دوم وابسته به آن باشد پس گذاره دوم هم صحیح است مثلا :اگر فردا هوا بارانی باشد،اورا میبینم.فردا هوا بارانی است پس او را میبینم.یک قرداد عمومی برای استدلال استنتاجی استفاده از قیاس است.تا وقتی که نتیجه گیری پیرو فرضیه باشد استدلال صحیح است خواه فرضیه حقیقت باشد یا نباشد.یک استدلال هنگامی از صحت بر خوردار است که نتیجه گیری پیرو فرضیه باشد.در استدلال استقرایی نتیجه گیری بر اساس تعمیم بدست می آید.برای مثال اگر نود درصد انسانها راست دست باشند و” جو“انسان باشدپس نتیجه میگیریم احتمالا جو راست دست است.
-----------------------------------
@shahreevar
متافیزیک.
متافیزیک روشی است برای مطالعه واقعیت .مانند وجود ،زمان، رابطه میان جسم و ذهن ،چیزها و ویژگیهایشان چه بصورت کل چه جزئیات اشان مانند وقایع ،روندها و علیت ، میباشد.متافیزیک به طور سنتی به دو شاخه تقسیم میشود شامل کیهان شناسی که آغاز جهان را بررسی میکند و دیگری هستی شناسی است که به مطالعهٔ بودن میپردازد.در خود متافیزیک عرصه گسترده ایی از نظریات مختلف وجود دارد. برای مثال ایده آلیسم معتقد است که حقیقت یک امر ذهنی و غیر مادی است در صورتی که رئالیسم تاکید بر واقعیت دارد و بخش اندکی از آن را به ذهن مرتبط میداند.جرج بارکلی فیلسوف قرن هجدهم مدعی بور که وجود عمیقا با ادراک گره خورده است.
-------------------------
@shahreevar
اخلاق
مراد علم اخلاق در درجه اول اینست که چطور میتوانیم بهترین زندگی رت داشته باشیم و پس از آن به دنبال پاسخهایی برای آن می گردد.شاخه های اصلی علم اخلاق اینها هستند،فرا اخلاق،اخلاق هنجاری واخلاق کاربردی.فرا اخلاق به منشا تفکرات اخلاقی میپردازد مثل واژه های خوب و بد و مقایسه های دیگری از این دست.اخلاق هنجاری بررسی اعمال است ،اینکه چه عملی با چه روشی انجام شود.بیشترین تئوری های اخلاق در این شاخه وجود دارد.اخلاق کاربردی ورای تئوریها مستقیما با زندگی عامیانه در ارتباط است مثلا میپرسد آیا سقط جنین عمل درستی است.
----------------------------
@shahreevar
زیبایی شناسی.
این بخش از فلسفه به قرار دادهاییدر باره زیبایی ،هنر،ارزشهای حسی و عاطفی ،ادراک و مسائل مربوط به ذوق و احساس میپردازد . عالمان به طور گسترده زیبایی شناسی را نقد واکنش نسبت به زیبایی ،هنر ،فرهنگ و طبیعت دانسته اند.تئوریهای زیبایی شناسی ،مفاهیم علمی هستند که وابسته به شاخه های هنری و حوزه های مختلف اند،برای مثال :تئوری هنر،تئوری ادبیات،فیلم و یا موسیقی.ا زیبایی شناسی میتواند مجموعه از اصول اساسی و ویژگیهایی گروهی از هنرمندان و یا یک جنبش را نشان دهد ؛مثلا زیبایی شناسی کوبیستی یا کلاسیک.
ترجمه :امین نبی اللهی
ارسطو و زیبایی شناسی
هرچند گفته میشود اطلاق لفظ زیبایی شناسی به آرا ٕ ارسطو درباره هنر ممکن است کمی گمراه کننده باشد ولی به دلیل کاربرد فراوان ودرک عمومی از اصطلاح( زیبایی شناسی) من هم این ترکیب را در تبیین افکار ارسطو درباره هنر به کار میبرم.بخش عمده ایی از نظریات ارسطو درباره هنر محدود به شعر و تفسیر تراژدی میشود اما به دلیل اینکه تاملات ارسطو دارای بنیانهای شکل گرایانه اند به راحتی قابل تعمیم به سایر هنر ها میباشند.ارسطو الزاماتی برای هنر عنوان کرد که تا امروز موضوع بحث و مناقشه اند.بحث بر انگیزترین آنها (کاتارسیس) است.این واژه سالهاست که مورد تفسیر قرار گرفته و معانی مختلفی از آن مستفاد شده اما اجماع بر عنصر تزکیه و پلایش دهندگی روح و آدمی است.یعنی کاتارسیس روندی است که درانتهای آن انسان از هیجانات مضر پاک میشود و این کارکرد هنر است(البته از این غافل نباشیم که ارسطو تراژدی را مواد کار خود قرار داده بود). آشکار است که ارسطو کارکردی اخلاقی ،آموزشی برای هنر قائل بود اما هرگز از توجه به شکل غافل نبود.اما صورت اثر هنری از کجا می آمد؟ خیلی ساده ارسطو معتقد بود هنر تقلیدی از طبیعت است البته نه شبیه کاری که عکاس میکند .ارسطو معتقد بود اندامواره اثر هنری باید قابل انطباق با نمونه طبیعی آن باشد به بیان دیگر ارسطو نگران این بود که مبادا اثر هنری چنان انتزاعی شود که ارتباط مخاطب با آن مخدوش شود. شاید اگر ارسطو امروز زندگی میکرد منتقد سرسخت هنری مور یا جکسون پولاک بود.ارسطو ساده لوح نبود او میدانست برای اینکه عناصر مفروضش به درستی در یک سیستم هنری جا بگیرند و از آن مهمتر درست کار کنند ؛هنر باید تقلیدی از طبیعت میبود اما نه تقلیدی کورکورانه بلکه تقلیدی از یک کنش. اثر هنری باید تقلیدی از کنش باشد.باید بیان واقع باشد و موضوع هنر تقلید کلیات نیست.اینجاست که به ارسطو عنوان فرمالیست میدهند.البته ارسطو به هماهنگی جزئیات برای نیل به هدف اخلاقی یا آموزشی معتقد بود که البته فرمالیستهای رادیکال را خوش نمی آید.یکی از مهمترین دیدگاه های زیبایی شناسانه ارسطو در مورد شکل بر میگردد به توصیه او در مورد اندازه و تناسب اثر هنری .او به وضوح زیبایی را در تناسب طبیعی میدانست. این نگاه از یونان و روم باستان تا امروز معتبر است و بعضی هنرمندان همچنان آثار خود را متناسب و منطبق با اصول و تناسبات ارسطویی پدید می آورند.
نویسنده.امین نبی اللهی
شون چیتام
شون چیتام در سال ۱۹۷۷به دنیا آمد.او در دانشگاه هنرهای زیبای پاسادنا کالیفرنیا رشته طراحی خواند.اولین نمایشگاهش ،در سال ۲۰۰۵درلندن بود .سال بعد اولین نمایشگاه انفرادی اش را در پاسادنا(کالیفرنیا)برگذار کرد.شون بعنوان یکی از جوانترین نقاشان فیگورتیو شناخته شده. مجله (آمریکن ورکشاپ آرتیست) در مقاله ایی آموزشی باعث شهرتش شد.
ترجمه امین نبی اللهی